loading...
بهشت من کربلا (تا تو زمین سجده ای سر به هوا نمی شوم)
خادم العباس (ع) بازدید : 92 دوشنبه 12 آبان 1393 نظرات (0)

 

آب را گل نکنیم

شاید از دور علمدار حسین،

مشک طفلان بر دوش،....زخم و خون بر اندام،

می رسد تا که از این آب روان،

پر کند مشک تهی، ببرد جرعه آبی برساند به حرم،

تا علی اصغر بی شیر رباب، نفسش تازه شود و بخوابد آرام . . .

آب را گــل نکنیـم...

که عزیزان حسین، همگی خیره به راهند که ساقی آید،

و به انگشت کرم گره کور عطش بگشاید . . .

آب را گـل نکنیـم...

که در این نزدیکی،عابدی تشنه لب و بیمار است، در تب و گریه اسیر .

آب را گــل نکنیـم...

که بود مهریه مادرشان، نه همین آب که هر جای دگر،

رود و نهری جاریست، مهر زهرای بتول است،

از این است که من میگویم

آب را گــل نکنیـم...

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
خوشم که جوهر عشق تو در سرشت من است / محــبت تــو هــمان خط سرنوشت من است / گناهــکارم و از آسـتان قدس حــسین (ع) / کجا روم، به خدا کربلا بهشت من است
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 87
  • کل نظرات : 74
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 37
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 42
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 44
  • بازدید ماه : 234
  • بازدید سال : 772
  • بازدید کلی : 26,969